با خرس مهربون نامهربون دعوا کردم
حرفایی که نباید بهش زدم .
به خاطر حرفا ناراحت نیستم
ناراحتم که منو به جایی رسوند که اون
حرفارو بهش زدم .
نمیدونم حس و حالم عجیبه
هم خوشحالم حرفامو زدم
هم ناراحتم .
قبلا وقتی ناراحت میشدم از کسی چیزی نمیگفتم
ولی حالا میگم چه بگی چه نگی کسی که بخواد بمونه
می مونه و کسی که بخواد بره میره .دیگه نمی خوام
حرفا بمونه تو سینم هی خودمو بخورم که چرا نگفتی
چه میدونم .چی درسته چی غلط .
وقتی اشتباه دیگرانو نمیگی بعد یه مدت فکر میکنن
کارشون درسته بیخیال بابا اصلا
هرچه باداباد .
درباره این سایت